علم کیمیا چیست؟ کاوشی در دل اسرار کیمیاگری + (کتاب رایگان)

بازدید: 225 بازدید
علم کیمیا چیست

پاسخ سریع: چکیده اسرار کیمیا و دو بخش اصلی آن

علم کیمیا، فراتر از افسانه‌های رایج برای تبدیل سرب به طلا، علمی باستانی و دوگانه با جنبه‌های عملی (آزمایشگاهی) و معنوی (باطنی) است. در حالی که کیمیاگران در آزمایشگاه به دنبال «سنگ فلاسفه» برای دستیابی به «اکسیر حیات» و استحاله فلزات بودند، جنبه باطنی این علم بر یک سفر درونی متمرکز بود: «عمل بزرگ» (Magnum Opus) یا دگرگونی روح، که در آن «سربِ نفس آلوده» طی چهار مرحله نمادین (سیاهی، سفیدی، زردی و سرخی) به «طلای کمال» و «خویشتن کامل» تبدیل می‌شود.

این دانش که ریشه در مصر و یونان باستان (لوح زمرد) دارد و در عصر طلایی اسلام توسط دانشمندانی چون جابر بن حیان و رازی به اوج تجربی خود رسید، مستقیماً پایه‌های شیمی مدرن و صنعت داروسازی امروزی را بنا نهاد. این مقاله به کاوش در تاریخچه، مفاهیم کلیدی (مانند سنگ فلاسفه)، چهار مرحله عرفانی دگرگونی روح و میراث علمی ماندگار کیمیا می‌پردازد.

مقالات تکمیلی:
لیمیا چیست؟ علم تسخیر موجودات ماورائی + (آموزش کامل)
ریمیا چیست؟ شعبده بازی یا قدرت های ماورائی (اسرار علم ریمیا)


جدول محتوا

پادکست جذاب علم کیمیا

مقدمه:اسرار پنهان علم کیمیا

علم کیمیا، در یکی از شاخه های علوم غریبه که بیشتر ما در فیلم ها، داستان ها به عنوان علمی که فلزات پست (آهن، مس) به فلزات نجیب (عمدتاً طلا) یا ساخت اکسیر حیات برای عمر جاودانه یا شفای هر بیماری است ولی آیا این تمام ماجراست؟

جواب کوتاه خیر، کیمیا علاوه بر جنبه ظاهری و آزمایشگاهی (کار با مواد) دارای جنبه باطنی (معنوی) است که فقط افراد خاصی در طول تاریخ به آن اشراف داشته اند.
علم کیمیا علمی باستانی که میراث گذاشتگان، همچون پارس، مصر، یونان باستان است که در طول تاریخ دست خوش تغییراتی شده (پیشرفت از لحاظ آزمایشگاهی) هم اکنون فقط از آن به عنوان افسانه و داستان یاد می شود.

کیمیا یا علم کیمیا چیست؟

واژه شناسی: هنر سرزمین سیاه

ریشه واژه کیمیا

کلمه “کیمیا” (Alchemy) که در فارسی و بسیاری از زبان‌های دیگر استفاده می‌شود،بر اساس یک نظریه کیمیا به معنای هنر سرزمین سیاه است، بر اساس این دیدگاه، «کیمیاء» از کلمه یونانی «خِمِیا» (Khēmeía) گرفته شده است. خود این کلمه یونانی، از نام باستانی مصر، یعنی «Khem» یا «Khemia» (به معنای «سرزمین سیاه») مشتق شده است.

کیمیا مجموعه دوگانه است که:

  • جنبه عملی و آزمایشگاهی علم کیمیا

اول جنبه عملی آن که در آزمایشگاه است که کیمیاگران در تلاش برای تبدیل فلرات پست همچون آهن وسرب به فلزات به طلا یا ساخت اکسیر حیات برای جاودانگی بودند که “سنگ فلاسفه” را کلید دستیابی تبدیل میدانستند.

  • جنبه معنوی علم کیمیا (دگرگونی روح)

در این بخش با تزکیه نفس و اعمالی که کیمیاگر سفری برای دگرگونی روح طی میکند که در آن روح از حالت نفس آلوده (پست) به درجات بالا (کمال) دگرگون می شود، از آزمایشگاه به عنوان نماد (سفر پالایش روح)، سرب (نفس آلوده) و طلا را نماد (روح کامل و نورانی) می دانند.

کیمیاگر کیست؟

کیمیاگر (Alchemist) فردی است که به تمرین «کیمیا» (Alchemy) می‌پردازد؛ یک سنت فلسفی و شبه‌علمی باستانی که در سراسر جهان، از جمله در چین، هند، مصر، جهان اسلام و اروپا رواج داشته است.  

هویت و اهداف یک کیمیاگر را می‌توان از دو منظر موازی و درهم‌تنیده بررسی کرد: یکی منظر عملی و مادی (ظاهری) و دیگری منظر فلسفی و معنوی (باطنی).

کیمیاگر (Alchemist) شخصیتی چندوجهی بود که هم به عنوان یک پژوهشگر عملی (پیشگام شیمی مدرن) و هم یک فیلسوف عارف شناخته می‌شد. در جنبهٔ ظاهری و عملی، کیمیاگر در آزمایشگاه خود به دنبال یافتن «سنگ فلاسفه» بود؛ ماده‌ای اسطوره‌ای که گمان می‌رفت می‌تواند فلزات پست مانند سرب را به طلای خالص تبدیل کند و «اکسیر حیات» را برای دستیابی به جاودانگی و درمان تمام بیماری‌ها فراهم آورد.

اما در جنبهٔ باطنی و معنوی، این فرآیندها استعاره‌ای قدرتمند برای «تزکیه نفس» بودند؛ در این دیدگاه، «سرب» نماد نفس پست و آلودهٔ انسان و «طلا» نماد روح کامل و نورانی بود و هدف نهایی کیمیاگر، انجام «عمل بزرگ» (Magnum Opus) یا همان دگرگونی درونی و رسیدن به کمال معنوی بود.

عمل بزرگ: سفری برای تکامل روح ( Magnum Opus )

عمل بزرگ یا Magnum Opus کلمه لاتین به معنای شاهکار یا کار بزرگ است، به فرایند همه جانبه علم کیمیاگری می پردازد، اول تبدیل فلزات پست به فلزات اعلا و ساخت اکسیر حیات از طریق سنگ فلاسفه و دوم فرایند دگرگونی روح و روان انسان است که:

  • آزمایشگاه نماد (کالبد انسان).
  • مواد اولیه مانند سرب نماد (نفس ابتدایی) که شامل جهل، آشفتگی روحی و روانی و جنبه های پالایش نشده وجود انسان است.
  • طلا، سنگ فلاسفه نماد (کمال و روشنایی) که شامل رسیدن به درجه انسان کامل و رسیدن به یک “خود” کامل است.
https://www.labyrinthdesigners.org/alchemic-pictures/archarion-the-opus-magnum-scheme/

مراحل چهارگانه عمل بزرگ (مگنوم اوپوس)

1. سیاهی (Nigredo)

مرحله اول سیاهی یا سیاه شدن که در آن فرد با سایه درون خود روبرو می شود و نماد تجزیه، مرگ، آشوب، در این مرحله فرد تجربه سخت و دردناکی با تاریکی های درون خود مواجعه می شود.

2. سفیدی (Albedo)

مرحله دوم سفیدی است که فرد بعد از تجزیه تاریکی ها، سایه های درون خود و شتشوی ناخالصی ها به این درجه میرسد، این مرحله نماد پاکی، روشنایی و درک جنبه‌های زنانه و مردانه روان (آنیما و آنیموس) است.

3. زردی (Citrinitas)

مرحله زردی نماد ظهور خرد جدید در فرد است، که آن را مانند طلوع خورشید می پنداشتند. (در متون متاخرتر، این مرحله گاهی حذف شده و با مرحله نهایی ادغام می‌شود)

4. سرخی (Rubedo)

سرخی نماد “یک خویشتن کامل” عالی ترین درجه که فرد هیچ سیاهی در خود ندارد و نماد یک انسان کامل از نظر روح، روان و خرد است، به آن «ازدواج مقدس» به معنای اتحاد اضداد در درون هم می گویند، که همان خلق محصول نهایی یعنی سنگ فلاسفه است.

سنگ فلاسفه و اکسیر حیات معنا و مفهوم

سنگ فلاسفه و اکسیر حیات

سنگ فلاسفه و اکسیر حیات جزو مباحثی هستند که بسیار در کیمیاگری می شنوید، به صورت خلاصه سنگ فلاسفه محصول نهایی کیمیا که با آن میتوان به اکسیر های جادویی از جمله اکسیر جاودانگی دست یافت.

سنگ فلاسفه (Philosopher’s Stone)

در متون باستانی علوم خفیه بسیاری این سنگ را “سنگ جادو” نیز نامیده اند، این سنگ نتیجه مراحل چهارگانه “عمل بزرگ” به دست می آید، کیمیاگر برای به دست آوردن سنگ فلاسفه دو سفر آغاز می کند و در پایان دو نتیجه متفاوت در بر دارد:

1-سنگ فلاسفه وجود “یک خویشتن کامل” که به صورت معنوی با تزکیه نفس به دست می آید.
2- سنگ فلاسفه که توانایی دگرگونی یا استحاله (Transmutation) را دارد به معنای دقیقتر، مانند تبدیل کلی ماده به ماده دیگر مانند: (تبدیل سرب به طلا) که سنگ به عنوان کاتالیزور استفاده می شد.

در متون باستانی علوم خفیه ظاهر سنگ را ماده جامد، به شکل یاقوت و رنگ آن را قرمز توصیف کرده اند از این سنگ را نه تنها برای تبدیل مس و سرب به طلای و نقره خالص بلکه از آن برای اکسیر حیات استفاده می شد.

پیشنهاد می شود مقاله زیر را هم بخوانید:
سنگ جن چیست؟ (حجر الجن) خواص و کاربرد ها، تشخیص اصل و فیک

اکسیر حیات (Elixir of life & Elixir of immortality)

اکسیر حیات یکی از هدف های کیمیاگران بود، این معجون خاصیت جادویی عمر جاودان، جوانی تا ابد و شفای تمام بیماری ها بود که کیمیاگران بعد از گذراندن چهار مرحله عمل بزرگ به سنگ فلاسفه و از طریق این سنگ جادویی به اکسیر حیات را تولید می کردند.

تاریخچه علم کیمیا: سیر تحول کیمیا از باستان تا به امروز

عکس اینفوگرفیک تحول علم کیمیا

تاریخچه کیمیاگری که بسیار طولانی دارد که بشر برای شناسایی اسرار ماده و طبیعت در طی سالیان دراز دستخوش تغییراتی بسیاری بود:

مصر و یونان: خواستگاه کیمیاگری هلنیستی (Hellenistic alchemy)

متون باستانی نشان دهنده این است اولین نسخه ها از کیمیاگری به مصر هلنیستی باز میگردد (قرن اول تا هشتم میلادی) که تحقیقاتی بر روی خاک سیاه مصر (خاک رود نیل) که “Khem” نامیده می شد انجام شده، از نظر فلسفی نیز با نظریه چهار عنصر ارسطو در هم آمیخته شده.

هرمس تریسمجیستوس (Mercurius Ter Maximus) ترکیبی از خدایان یونان و مصر باستان بود متن بنیادین منسوب به او، «لوح زمرد»، با آموزه کلیدی «آنچه در بالاست، همچون آن چیزی است که در پایین است»، سنگ بنای فلسفی کیمیاگری غربی شد.

کیمیای تائوئیستی (چین)

در زمانی که کیمیا هلنیستی در حال شکل گیری بود، چین کیمیای مستقل خود ولی شباهت بسیاری به کیمیای غربی را داشت که به دو بخش تقسیم می شد:

  • Waidan (کیمیای بیرونی): این شاخه برای ساخت و شناسایی مواد طبیعی در آزمایشگاه بود.
  • Neidan (کیمیای درونی): مراقبه و تمرین های معنوی برای پالایش روح و انژی های بدن (جینگ، چی و شِن) و بازگشت به اصل بنیادین هستی که تائو نام داشت.

کیمیای هندی (Rasa Shastra)

قرن هشتم و نهم در اوج شکوفایی کیمیای هندی یا علم جیوه نامیده و یک شکل مقدس برای هندیان بود، تلاش بسیار برای استفاده از فلزات مخصوصا جیوه برای درمان بیماری ها، پاکسازی بدن و استفاده از آن برای افزایش طول عمر بود.

عصر طلایی کیمیاگری: اوج درخشش

دوران شکوفایی علم کیمیا زمانی بود که این متون از مصر و یونان باستان به دست مسلمانان (تقریباً از قرن ۸ تا ۱۳ میلادی) نه تنها ترجمه بلکه شکل پیشرفته آن را توسعه دادند، این علم را از بخش معنوی آن جدا کرده و روی بخش آزمایشگاهی و تجربی آن تمرکز و توسعه دادند.

از دانشمندان برجسته این علم را میتوان “جابر بن حیان“(مشهور به Geber در غرب) ، “ابن سینا” (Avicenna)، “محمد بن زکریای رازی“(Rhazes)میتوان نام برد.

این دانشمندان مشهور به خصوص جابر ابن حیان که پدر علم کیمیا نام گرفت از نظر آزمایشگاهی و عملی این علم را گسترش دادند، ابن سینا نیز نظریه های جدیدی و منتقدانه ای درمورد علم کیمیا ارائه کرد.

از کیمیاگری تا شیمی مدرن

از کیمیاگری تا شیمی مدرن

اولین نشانه های پیدایش شمی مدرن در زمان جابر ابن حیان بین قرن ۸ تا ۱۳ بود که دستاورد های بسیاری در این زمینه مانند: اسید ها (سولفوریک و نیتریک (تیزاب)) و ابزار هایی مانند انبیق (دستگاه تقطیر) را کشف و اختراع کرد، همچنین روش شناسی تقطیر، تبلور، و تکلیس فرایندی نظام مند کرد.

از روی دیگر ابن سینا نظریه های جدید و مخالف با علم کیمیا داد که او در رساله ابطال کیمیا (بخشی از کتاب الشفاء) استدلال کرد که کیمیاگران نمی‌توانند ذات یا صورت نوعیه یک فلز را تغییر دهند. آن‌ها فقط می‌توانند عوارض (خواص ظاهری) آن را عوض کنند؛ مثلاً مس را طوری رنگ کنند که شبیه طلا به نظر برسد، اما مس همچنان در ذات خود مس باقی می‌ماند.

رابرت بویل (Robert Boyle) که او را هم به پدر علم شیمی مدرن نیز یاد می کنند، اعلام جدایی کیمیا با نظریه های فلسفی را در کتاب شیمیدان شکاک (The Sceptical Chymist) (1661.م) بویل در این کتاب، این تعاریف را نقد کرد و عنصر را به شکلی مدرن و عملیاتی تعریف کرد: (ماده‌ای ساده که امکان تجزیه به مواد دیگر ندارد).

این تعریف به کلی کیمیا را از حوضه فلسفی خارج کرد و صرفا آن را به علم آزمایشگاهی تبدیل کرد، این نظریات کیمیا را از حالت متافیزیکی خارج و به آن جنبه علمی داد و این زمان تولد شیمی مدرن بود.

میراث علم کیمیا: صنعت شیمی و داروسازی

بسیاری از کشفیات و اختراعات، در عرصه های علوم طبیعی مانند شیمی و حتی بخش عظیمی از پزشکی (داروسازی) مدیون علم کیمیا و دانشمندانی هستیم که علم کیمیا را روز به روز پیشرفت و شکل جدیدی از آن را به دنیا و بشریت عرضه کردند.

از میراث علم کیمیا را میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

  • شیمی مدرن: نظریه های ابن سینا درمورد تغییر ماهیت مواد و سپس رابرت بویل که شیمی مدرن را پایه گذاری کرد و آن از شکل سنتی و اسرار آمیز به آن علم شیمی میگوییم باز تعریف کرد.
  • صنعت داروسازی، انقلاب پزشکی (یاتروشیمی): بسیاری از دارو ها و مواد پزشکی را میراث علم کیمیا میدانند، پایه‌های فارماکولوژی و پزشکی مدرن توسط دانشمند دوره رنسانس پاراسلسوس بنا شد.
  • توسعه آزمایشگاها و فرایند ها:
    • فرآیندهای شیمیایی بنیادینی مانند تقطیر، تبلور، تصعید، تکلیس و صاف کردن (فیلتراسیون) را نظام‌مند کردند.
    • ابزارهای اساسی آزمایشگاهی را اختراع یا تکمیل کردند که بسیاری از آن‌ها هنوز هم استفاده می‌شوند، از جمله اِنبیق (Alembic) و قَرع (Retort) برای تقطیر.
  • کشف مواد کلیدی: دانشمندان در جستجوی سنگ فلاسفه از طریق فرایند های آزمایشگاهی، مواد جدید را کشف کردند مانند:
    • جابر بن حیان: کشف اسید سولفوریک و اسید نیتریک (تیزاب).
    • محمد بن زکریای رازی: کشف الکل (اتانول) از طریق تقطیر و اسید کلریدریک.
    • آلبرتوس ماگنوس: جداسازی آرسنیک (زرنیخ) در سال ۱۲۵۰.

کتاب های علم کیمیا و کیمیاگری

کتاب های بسیاری در مورد علم کیمیا نوشته شده است، از دوران باستان تا زمانی که این متون به عربی ترجمه شدند، لوح زمرد (Emerald Tablet) یکی از قدیمی ترین آن ها است، در ادامه با برترین کتاب های علم کیمیا آشنا خواهید شد.

لوح زمرد (Emerald Tablet) یادگار علم کیمیا از دوران باستان

لوح زمرد، متن باستانی علم کیمیا
عکس از : https://www.flickr.com/photos/27700865@N08/2576391491

این متن کوتاه و اسرارآمیز، که به شخصیت اسطوره‌ای «هرمس الهرامسه» (هرمس تریسمجیستوس) منسوب است، به عنوان مانیفست کیمیاگری غربی شناخته می‌شود. اهمیت آن نه در ارائه دستورالعمل‌های عملی، بلکه در تثبیت اصل متافیزیکی کیمیا، یعنی «اصل تطابق»، است.

مشهورترین آموزه آن «آنچه در بالاست، همچون آن چیزی است که در پایین است» می‌باشد که به کیمیاگر اجازه می‌داد تا با کار بر روی مواد زمینی، فرآیندهای کیهانی را تقلید کند.

متن این لوح توسط دانشمندان و افراد بسیاری ترجمه و تفسیر شده از جمله متنی که توسط دانشگاه آکسفورد بر اساس ترجمه Steele and Singer در سال 1928 نوشته شده است به شرح زیر است:

True it is, without falsehood, certain and most true. That which is above is like to that which is below, and that which is below is like to that which is above, to accomplish the miracles of one thing. And as all things were by contemplation of one, so all things arose from this one thing by a single act of
adaptation…

مشاهده متن کامل لوح زمرد (Emerald Tablet)- انگلیسی

True it is, without falsehood, certain and most true. That which is above is like to that which is below, and that which is below is like to that which is above, to accomplish the miracles of one thing. And as all things were by contemplation of one, so all things arose from this one thing by a single act of adaptation.

The father thereof is the Sun, the mother the Moon. The wind carried it in its womb, the earth is the nurse thereof. It is the father of all works of wonder throughout the whole world. The power thereof is perfect. If it be cast on to earth, it will separate the element of earth from that of fire, the subtle from the gross.

With great sagacity it doth ascend gently from earth to heaven. Again it doth descend to earth, and uniteth in itself the force from things superior and things inferior. Thus thou wilt possess the glory of the brightness of the whole world, and all obscurity will fly far from thee.

This thing is the strong fortitude of all strength, for it overcometh every subtle thing and doth penetrate every solid substance. Thus was this world created. Hence will there be marvellous adaptations achieved, of which the manner is this. For this reason I am called Hermes Trismegistus, because I hold three parts of the wisdom of the whole world. That which I had to say about the operation of Sol is completed.

ترجمه فارسی متن کامل لوح زمرد

حقیقتی است، عاری از دروغ، قطعی و راست‌ترین. آنچه در بالا است، همانند آن چیزی است که در پایین است، و آنچه در پایین است، همانند آن چیزی است که در بالا است، تا معجزات یک چیز را به انجام رساند. و همان‌گونه که همه‌چیز از تفکر واحد [نشأت گرفت]، پس همه‌چیز از این یک چیز، با یک عمل انطباق پدیدار گشت.

پدر آن خورشید است، مادر آن ماه. باد آن را در زهدان خود حمل کرد، زمین دایه‌ی آن است. این [چیز]، پدر تمام شگفتی‌های سراسر جهان است. قدرت آن کامل است. اگر بر زمین افکنده شود، عنصر زمین را از آتش، و لطیف را از غلیظ جدا می‌سازد.

با خردمندی بسیار، به‌آرامی از زمین به آسمان صعود می‌کند. و دوباره به زمین نزول می‌کند، و نیروی چیزهای برتر و فروتر را در خود متحد می‌سازد. بدین‌سان تو شکوه و درخشش تمام جهان را در اختیار خواهی داشت، و هر تاریکی از تو خواهد گریخت.

این چیز، استوارترین استحکام از هر قدرتی است، زیرا بر هر چیز لطیفی چیره می‌شود و در هر جامدی نفوذ می‌کند. بدین‌گونه این جهان آفریده شد. از این‌رو، انطباق‌های شگفت‌انگیزی حاصل خواهد شد، که روش آن این است. به همین دلیل من هرمس مثلث‌العظمه (سه بار بزرگ) خوانده می‌شوم، زیرا سه بخش از حکمت تمام جهان را در اختیار دارم. آنچه باید درباره‌ی «عمل خورشید» می‌گفتم، کامل شد.

مجموعه کتاب های جابر بن حیان در باب کیمیا

جابر بن حیان، که اغلب «پدر علم کیمیا» نامیده می‌شود، مجموعه‌ای عظیم از رسالات را به نگارش درآورد که به «مجموعه آثار جابری» مشهور است. آثار او، به‌ویژه کتاب‌هایی مانند «کتاب الکیمیاء» و «کتاب السبعین» (کتاب هفتادگانه)، بر اهمیت حیاتی «تجربه» و آزمایش در آزمایشگاه تأکید داشتند. این متون، روش‌های اساسی شیمی مانند تقطیر، تکلیس و تبلور را نظام‌مند کردند.

دانلود از کانال تلگرام ما

سرّ الأسرار-محمد بن زکریای رازی

اگر جابر پدر کیمیای نظری-عملی بود، رازی پدر کیمیای تجربی و شیمی عملی است. کتاب «سرّ الأسرار» (که در غرب به Liber Secretorum Bubacaris مشهور شد) ، یک راهنمای آزمایشگاهی دقیق و بی‌نظیر برای زمان خود بود. رازی در این کتاب، مواد، ابزارها (مانند قرع و انبیق) و فرآیندهای شیمیایی را با دقتی علمی طبقه‌بندی و تشریح کرد.

دانلود از کانال تلگرام ما

شیمیدان شکاک (The Sceptical Chymist) – رابرت بویل

این کتاب که در سال ۱۶۶۱ منتشر شد، سنگ بنای شیمی مدرن محسوب می‌شود. بویل در این اثر، نظریه‌های باستانی (چهار عنصر ارسطو) و نظریه‌های کیمیایی (سه اصل پاراسلسوس) را به چالش کشید و برای اولین بار تعریفی مدرن و علمی از «عنصر» (ماده‌ای که قابل تجزیه به مواد ساده‌تر نیست) ارائه داد.

دانلود از کانال تلگرام ما

چه کسانی علم کیمیا داشتند؟ افراد برجسته علم کیمیا

علم کلیمیا علاوه بر داشتن قسمت تجربی و علمی که در آزمایشگاه انجام می شد، قسمت پنهان دیگری نیز دارد که تا کنون به صورت یک راز باقی مانده است، بر اساس متون قدیمی این علم بسیار سخت است، مراحل چهارگانه “عمل بزرگ” در کنار قسمت عملی آن تکمیل می شود.

در این مقاله از کسانی که علم کیمیا داشتند نام بردیم ولی صرفا قسمت علمی و آزمایشگاهی آن مورد پیشرفت واقع شد، از این اشخاص میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

  • جابر بن حیان
  • محمد بن زکریای رازی
  • ابن سینا

و نمونه غربی این دانشمندان که به کلی علم کیمیا را منحل کرد میتوان به رابرت بویل اشاره کرد. ممکن است در دوران باستان کسانی به صورت کامل به این علم واقف بوده اند.

درمورد علوم غریبه و علوم مرتبط به آن کسانی که به صورت کامل به این علوم واقف و از اسرار هستی و خلقت با خبر هستند، هیچ وقت این اسرار را با کسی در میان نمیگذارند، ممکن است در طول عمرمان این افراد را در بین خود ببینیم مانند کسی که در خیابان در کنار آن گذر می کنیم.

دعای علم کیمیا، ذکر علم کیما

در کتاب های قدیمی به صورت دقیق از دعای علم کیمیا یا ذکر علم کیمیا که به آن اشاره شده باشد یافت نشد، ولی به صراحت از “اسم های اعظم خداوند” که کلید دستیابی به اسرار علم کیمیا و سنگ فلاسفه است یاد شده است.

اسم های اعظم خداوند اسرار نهفته بسیاری در دل خود دارند، به نقل از برخی از استادان علوم غریبه “کسانی که از این اسرار با خبر هستند به هیچ عنوان اجازه بازگو کردن این اسرار را ندارند چرا که این سرار ورای درک انسان ها هستند” یا این اسرار قابل گفتن نیست چرا که باید به درجه فهم آن رسید.

اسرار علم کیمیا: نیمه پنهان

این علم از دوران باستان تا کنون وجود داشته و از متون باستانی مانند “لوح زمرد (Emerald Tablet)” تا قبل از کتاب شیمیدان شکاک از رابرت بویل که علم کیمیا به شکل شیمی مدرن تعریف کرد، در متون قبل از آن به مراحلی اشاره شده که روح انسان در آن به کمال میرسد.

از اسرار علم کیمیا که در تمام متون شرقی و غربی مشترک است به “مراحل چهارگانه عمل بزرگ” اشاره کرد، که بسیار سخت است، زیرا انسان را به تاریک ترین بخش های وجود میبرد و سپس آن ها را پاک و خرد جدید و بی پایانی به انسان میبخشد.

نتیجه گیری: باور های مشترک تمام فرهنگ ها

اگر به تاریخ و فرهنگ ها نگاه کنیم می بینیم که هر فرهنگ علم کیمیا را به دو بخش تقسیم کرده و کیمیای عملی در آزمایشگاه و کیمیا معنوی در وجود انسان، هر فرهنگ بلا استثناء از دو بخش سخن می گویند، (با فرق های جزئی و نام های متفاوت) با این وجود فقط بخش عملی آن پشرفت و توسعه یافته است.

ولی از این که ما صنعت شیمی و پزشکی (دارو سازی) را به علم کیمیا مدیون هستیم نمی شود گذشت و همچنین دانشمندان مسلمان که این علم را شکل پیشرفته تری ارائه کردند.

با این وجود بخش دیگری از علم کیمیا هنوز مانند اسرار باقی مانده و کمتر کتابی درمورد اسرار نوشته و اگر نوشته بسیار اند، اشخاصی نیز که به این علم واقف هستند در میان مردم پنهان هستند.

منبع: علوم غریبه

پرسش های متداول

کیمیا یا علم کیمیا چیست؟

علم کیمیا، فراتر از افسانه‌های رایج برای تبدیل سرب به طلا، علمی باستانی و دوگانه با جنبه‌های عملی (آزمایشگاهی) و معنوی (باطنی) است. در حالی که کیمیاگران در آزمایشگاه به دنبال «سنگ فلاسفه» برای دستیابی به «اکسیر حیات» و استحاله فلزات بودند، جنبه باطنی این علم بر یک سفر درونی متمرکز بود: «عمل بزرگ» (Magnum Opus) یا دگرگونی روح، که در آن «سربِ نفس آلوده» طی چهار مرحله نمادین (سیاهی، سفیدی، زردی و سرخی) به «طلای کمال» و «خویشتن کامل» تبدیل می‌شود.

کیمیاگر کیست؟

کیمیاگر (Alchemist) فردی است که به تمرین «کیمیا» (Alchemy) می‌پردازد؛ یک سنت فلسفی و شبه‌علمی باستانی که در سراسر جهان، از جمله در چین، هند، مصر، جهان اسلام و اروپا رواج داشته است.  

هویت و اهداف یک کیمیاگر را می‌توان از دو منظر موازی و درهم‌تنیده بررسی کرد: یکی منظر عملی و مادی (ظاهری) و دیگری منظر فلسفی و معنوی (باطنی).

اسرار علم کیمیا

از اسرار علم کیمیا که در تمام متون شرقی و غربی مشترک است به “مراحل چهارگانه عمل بزرگ” اشاره کرد، که بسیار سخت است، زیرا انسان را به تاریک ترین بخش های وجود میبرد و سپس آن ها را پاک و خرد جدید و بی پایانی به انسان میبخشد.

مراحل چهارگانه کیمیاگری – عمل بزرگ (Magnum Opus)

«عمل بزرگ» (Magnum Opus) فرآیند محوری و مرکزی کیمیاگری است که هم معنای ظاهری (آزمایشگاهی) و هم معنای باطنی (معنوی) دارد.  

در معنای ظاهری، این فرآیند تلاش آزمایشگاهی برای تبدیل «ماده اولیه» به «سنگ فلاسفه» بود.  

در معنای باطنی (که مهم‌تر است)، «عمل بزرگ» یک استعارهٔ قدرتمند برای سفر «تزکیه نفس» و دگرگونی کامل روانی خودِ کیمیاگر بود. این سفر معنوی به چهار مرحلهٔ رنگی نمادین تقسیم می‌شد:  

۱. نیگردو (Nigredo – سیاهی): مرحلهٔ «مرگ نفس» یا «شب تاریک روح». این مرحله، رویارویی دردناک با «سایه» (تاریکی‌های درونی) و تجزیهٔ «خود» کاذب (ایگو) است.  

۲. آلبیدو (Albedo – سپیدی): مرحلهٔ «تطهیر». پس از پذیرش کامل تاریکی، روح پاکسازی شده و «رستاخیز» معنوی رخ می‌دهد. این مرحله، کسب آگاهی و روشن‌بینی اولیه است.  

۳. سیترینیتاس (Citrinitas – زردی): مرحلهٔ «طلوع خرد». در این مرحله، آگاهی و نور (که در آلبیدو مانند ماه بود) به حکمت فعال (مانند خورشید) تبدیل می‌شود. (این مرحله گاهی با مرحلهٔ نهایی ادغام می‌شود).  

۴. روبیدو (Rubedo – سرخی): مرحلهٔ نهایی «کمال» و «یگانگی». این مرحله نماد «ازدواج مقدس» تمام تضادهای درون (مانند خودآگاه و ناخودآگاه) و تولد «انسان کامل» است که با آتش عشق الهی به وحدت رسیده است.

سنگ فلاسفه چیست؟ (Philosopher’s Stone)

این ماده افسانه‌ای، که گاهی «سنگ جادو» نیز نامیده می‌شود، هدف غایی و مرکزی «عمل بزرگ» (Magnum Opus) در کیمیاگری بود. باور بر این بود که این ماده، که اغلب به رنگ قرمز یاقوتی توصیف شده ، دارای دو قابلیت اصلی است: ۱) تبدیل (استحاله) فلزات پست مانند سرب و مس به فلزات گران‌بها مانند طلای خالص ؛ و ۲) به عنوان مادهٔ اصلی برای ساخت اکسیر حیات. در بُعد معنوی، سنگ فلاسفه نماد کمال، معرفت الهی و تزکیه کامل روح بود.

اکسیر حیات چیست؟ (Elixir of Life / Elixir of Immortality)

این معجون افسانه‌ای که «آب حیات» یا «نوشیدنی جاودانگی» نیز نامیده می‌شود، نوشیدنی‌ای بود که گمان می‌رفت به نوشنده‌اش «زندگی ابدی» و/یا «جوانی ابدی» اعطا می‌کند. علاوه بر جاودانگی، این اکسیر اغلب به عنوان «نوشدارو» (Panacea) نیز در نظر گرفته می‌شد، به این معنی که می‌توانست تمام بیماری‌ها را درمان کند. در بیشتر متون کیمیاگری، اکسیر حیات مستقیماً از سنگ فلاسفه به دست می‌آمد.

دعای علم کیمیا، ذکر علم کیما

در کتاب های قدیمی به صورت دقیق از دعای علم کیمیا یا ذکر علم کیمیا که به آن اشاره شده باشد یافت نشد، ولی به صراحت از “اسم های اعظم خداوند” که کلید دستیابی به اسرار علم کیمیا و سنگ فلاسفه است یاد شده است.

چه کسانی علم کیمیا داشتند؟

  • جابر بن حیان
  • محمد بن زکریای رازی
  • ابن سینا

و نمونه غربی این دانشمندان که به کلی علم کیمیا را منحل کرد میتوان به رابرت بویل اشاره کرد. ممکن است در دوران باستان کسانی به صورت کامل به این علم واقف بوده اند.

کتاب های علم کیمیا و کیمیاگری

لوح زمرد: یک مانیفست فلسفی باستانی که اصل متافیزیکی «تطابق» (“آنچه در بالاست، همچون آن چیزی است که در پایین است”) را تثبیت کرد.

آثار جابر بن حیان: نوشته‌هایی که بر اهمیت «تجربه» و آزمایش تأکید و روش‌های اساسی مانند تقطیر را نظام‌مند کردند.

سرّ الأسرار (رازی): یک «راهنمای آزمایشگاهی» عملی که به طبقه‌بندی دقیق مواد و ابزارها پرداخت.

شیمیدان شکاک (بویل): اثری که با به چالش کشیدن نظریه‌های قدیمی و ارائه تعریف مدرن «عنصر»، سنگ بنای شیمی مدرن را گذاشت.

علم کیمیا چگونه به شیمی مدرن تبدیل شد؟

این گذار در عصر طلایی اسلام آغاز شد. دانشمندانی چون جابر بن حیان و محمد بن زکریای رازی بر جنبه‌های تجربی و آزمایشگاهی تمرکز کردند و موادی مانند اسیدها و الکل را کشف و فرآیندهایی چون تقطیر را نظام‌مند کردند. قرن‌ها بعد، رابرت بویل در کتاب «شیمیدان شکاک» با ارائه تعریف علمی «عنصر» و جدا کردن این دانش از فلسفه‌های باستانی، رسماً پایه‌های شیمی مدرن را بنا نهاد.

میراث اصلی علم کیمیا برای دنیای امروز چیست؟

میراث ماندگار کیمیا، پایه‌گذاری شیمی مدرن و صنعت داروسازی است. فرآیندهای آزمایشگاهی مانند تقطیر، تبلور و تکلیس، اختراع ابزارهایی مانند انبیق (دستگاه تقطیر) و کشف مواد شیمیایی کلیدی (مانند اسید سولفوریک، اسید نیتریک و الکل) همگی ریشه در تلاش‌های کیمیاگران دارند.